امور فرهنگی واحد 7

اسطوره های عصر ما: در غرب امروز دو اسطوره اساسی وجود دارد که راهبر و هادی جوامع پیشرفته بوده اند. این دو اسطوره عبارت است از تکنیک و تکنولوژی و دیگری تاریخ. شکی نیست که تکنولوژی یا قدرت فناوری امروز بزرگترین خسیسه و ممیزه جامعه ماست. یقیناً تکنیک و فن فی نفس ذاته نیست که صفات اسطوره ای یعنی خصلت های قدسی و آسمانی به خود می بینند بلکه آنچه جنبه قداست و اسطوره می شود احساساتی است که زمان ما در قبال تکنیک و تکنولوژی و خواست ها و انتظاراتشان از آن شکل می گیرد و مردم بر این باور می رسند که تکنولوژی حتماً می تواند بشریت را پله پله به خوشبختی مطلق یعنی سکونت در بهشت روی زمین برساند و اسطوره ها پیشرو و نجات بخش جامعه بشری می گردند. اسطوره و غلبه احساس قداست بر تمام تکنولوژی موجب تندی گشته است. اسطوره خودبه تنهایی موجب پیوستگی فرهنگها می شود. اعتقاد به قداست اسطوره ها اراده را از انسان سلب می کند و اسطوره ها را به عنوان معبودات خود پذیرا کرده و آنها را به زندگی فردی خود ترجیح می دهد و به نوعی ایجاد وهم و ترس شالوده حیات فردی و اجتماعی را فرا می گیرد. هر چه اسطوره دست نیافتنی تر باشد ترس از آن ب امور فرهنگی واحد 7...ادامه مطلب

جهان پیرامونی ما مملو از تقابل و تعامل میان مردم، گروهها و ملت هایی است که نظرات، احساسات و اعمالشان با یکدیگر تفاوت دارد. اما علیرغم وجود اختلافات در مقابل مشکلات مشترک و برای رفع نیاز آنها، نیاز به همکاری متقابل دارد. رشد و توسعه بوم شناسی، اقتصادی، نظامی، بهداشتی و... در مرزهای ملی و منطقه ای متوقف نمی ماند. خطر سلاح های هسته ای، باران های اسیدی، آلودگی اقیانوس ها، انقراض حیوانات، بیماری ایدز و... نیازمند همکاری و همفکری رهبران بسیاری از کشورهای جهان است و آنان نیز به نوبه خود نیاز به حمایت گسترده توده های مردم دارد. هرانسانی مدل و الگوهایی از تفکر، احساس و امکان عمل بالقوه ای را با خود به عنوان ظرفیت فردی و پتانسیل وجودی دارد که در طول زندگی خود آموخته است. بسیاری از این الگوها در دوران کودکی کسب شده اند. چه این که می دانیم در سنین کودکی روح و جان و ذهن کودک بسیار برای آموختن و تقلید کردن مستعد است. همین که الگوهای مشخصی از طرز فکر احساس و عمل در ذهن کسی شکل گرفت وی قبل از اینکه چیز متفاوتی را یاد بگیرد آموزه های قبلی خود را کنار بگذارد و این کنار گذاشتن آموزه ها بسیار سخت تر و مشک امور فرهنگی واحد 7...ادامه مطلب

با عرض سلام خدمت همه ی دوستان

عارضم خدمتتون که در جواب سؤالات دو درس فعالیت های فرهنگی و اسطوره شناسی امکان خطا وجود دارد، خواهشمندم دوستانی که پاسخ صحیح تری دارند در قسمت نظرات بفرمایند تا مطالب اصلاح شود.

 

با سپاس

امور فرهنگی واحد 7...

1 – تعریف واژه­های زیر را بنویسید ؟ سرپرست : به عنوان یکی از مهره های اصلی سازمان در تحقق اهداف؛ جلوگیری از سوانح و حوادث حین کار، بالابردن روحیه و عزت نفس کارکنان و... مشارکت نمایند . برنامه ریزی : برای تحقق اهداف سازمان ، چه کاری با چه شیوه­ای ، در چه مدت ، توسط چه کسی ، با چه مبلغی ..... انجام می­شود ( به طور کلی تعیین اهداف و تعیین راه­کارهای مختلف جهت تحقق اهداف ) . کنترل : فرایندی است برای حصول از اطمینان از اینکه عملیات یا اقدامات صورت گرفته با عملیات پیش­بینی شده و یا استانداردهای تعریف شده مطابقت دارد . نظارت : یعنی مشاهده میزان عملکرد و مقایسه مطابت عملکرد با استانداردها و قضاوت درخصوص داده های بدست آمده. نظارت = مشاهده+ مقایسه (مطابقت) + قضاوت سازماندهی : تعریف اول : فعالیت هایی در جهت تفکیک امور، تعیین وظیفه، مشخص نمودن حدود و اختیارات افراد، چگونگی انجام کار و کنترل زمان تعریف دوم : تعیین وظایفی است که در سازمان می بایست اجرا شود و مشخص کردن افرادی که آن وظایف را باید انجام دهند و تعیین اختیارات و مسئولیت ها تعریف سوم : مشخص نمودن جایگاه های سازم امور فرهنگی واحد 7...ادامه مطلب

مفاخر فرهنگی نقش مفاخر در جامعه: 1- نقش هدایت و رهبری جامعه؛ امام خمینی – گاندی و... 2- نقش تغییر و تحول اجتماعی به عنوان یک نخبه مثل زمان مشروطه – انقلاب اسلامی 3- نقش سازندگی فردی اجتماعی که باعث خودباوری و خودشکوفایی در افراد می شود. 4- نقش الگویی؛ خواص یا مفاخر فرهنگی می توانند مهمترین عامل مرجعیت، تقلید، نمونه بودن و الگو بودن برای دیگران باشد. 5- نقش تحکیم و تقویت اعتقادی و ایدئولوژی در جامعه مثل فارابی، فخر رازی و امام محمد غزالی نقش نخبگان در دنیای امروز: با توجه به توسعه و گسترش شبکه های مجازی، تأثیرگذاری مفاخر و نخبگان و خواص در جامعه در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی بسیار ضعیف و کم رنگ می باشد بطوریکه اکثریت مردم خود را جزء نخبگان دانسته و تبعیت از مفاخر فرهنگی ندارند.   1- مفاخر   2- نهادهای اجتماعی، خانواده، آموزش و پرورش و...  3- ارزش های جامعه مثل احترام به بزرگتر، حجاب و...     4- پایبندی به قانون و مقررات نقش مفاخر در جامعه: 1- جامعه پذیری و فرهنگ پذیری        2- نقش الگ امور فرهنگی واحد 7...ادامه مطلب

1 - مردم شناسی را تعریف کنید ؟ مردم شناسی در اصطلاح به معنای آتنولوژی می باشد و از سال 1787 میلادی شوان که یک متفکر سوئیسی بود آن را به کار برده است. آنتون برای مطالعه جوامع ابتدایی در کنار انسان شناسی جسمانی بکار می رود و یا بهتر بگوییم مردم شناسی، زندگی اجتماعی و حیات فکری و فرهنگ انسانی را باتوجه به سیر تاریخی و مناسبات طبیعی و اجتماعی بررسی می کند. 2 - هدف مردم شناسی کدام است؟ اصطلاح آنتروپولوژی هرجا به صورتی منطقه ای محدود به یک زمینه مناسب تنظیم شده است که انسان شناسی را در مقابل کلمه آنتروپولوژی به مفهوم وسیع کلمه شامل مطالعه انسان از دیدگاه جسمانی، باستانی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار می دهد. 3 - شاخه های مردم شناسی را نام ببرید. مردم شناسی جسمانی یا کالبدی – مردم شناسی فرهنگی 4 - دو نظریه و مکتب در راستای علوم انسانی و علوم اجتماعی کدامند نام ببرید. 1- مکتب تکاملی یا تطور گرایی  2- مکتب اشاعه   5 - چندتن از پیروان مکتب تکاملی یا تطورگرایی را نام برید. *** ادوارد تایلر-  فرایزر-   گوردن چایلد 6 - از مردم نگاری چه می دانید؟ مردم ن امور فرهنگی واحد 7...ادامه مطلب

فرهنگ اقوام (کتاب) فرهنگ یابی: در زبان فارسی معادل کلمه «آن کولتوراسیون» و به معنای اشکال مختلف تعلیم، تربیت، تجارب و یادگیری که انسان را از حیوانات دیگر مشخص می کند و به فرد امکان یادگیری آگاهانه یا ناخودآگاه فرهنگ جامعه اش را می دهد. فرهنگ یابی یعنی: فراگیری های دوران کودکی و بلوغ و پیری، شامل رفتارها، اعمال و تجارب مورد قبول جامعه که به ندرت مغایر با اندیشه ها و ارزشهای دیگر اعضای جامعه هدف می باشد. فرهنگ پذیری: در زبان فارسی معادل کلمه «اکولتوراسیون» و به معنای عاریت گرفتن فرهنگی می باشد. فرهنگ پذیری عبارت است از رواج پدیده هایی که دراثر تماس مستقیم و مداوم بین گروه هایی از افراد با فرهنگ های مختلف به وجود می آید. هرچند هرسکویتس؛ این تعریف را دقیق ندانسته و با اشاره به اسلام پذیری اقوام «ها اوسا»، شرط «تماس مستقیم و مداوم» و «گروه هایی از افراد» را لازمه فرهنگ پذیری نمی داند. دو صورت و وضعیتِ فرهنگ پذیری جوامع و گروه های همسایه: 1- زمانیکه فرهنگ پذیری با میل و به دلخواه انجام می گیرد: فقط وقتی ممکن است که هیچگونه نابرابری امور فرهنگی واحد 7...ادامه مطلب

فرهنگ عمومی(کتاب) فرهنگ: واژه فرهنگ از دوجزء «فر» به معنای جلو، بالا، بر و پیش و «هنگ» از ریشه اوستایی «تنگا» و به معنای کشیدن، سنگینی و وزن تشکیل شده است. این واژه مرکب هیچگاه در ادبیات فارسی به مفهوم لغوی خود یعنی بالاکشیدن و بیرون کشیدن نیامده است. نکته: در مردم شناسی؛ ریشه یابی واژگان و معنای لغوی کلمات مدنظر نیست بلکه مفهوم و استنباطی که مردم از یک واژه دارند مورد مطالعه قرار می گیرد. مفهوم فرهنگ: در ادبیات فارسی، اصطلاح فرهنگ برحسب زمان و مورد با مفاهیم مختلف به کاررفته است که چندنمونه ذکر می شود: 1- به معنی دانش، حرفه و علم = در متن پندنامه آتورپات اسپنتامان؛ به خواستاری فرهنگ کوشا باشید. 2- به معنی فنون و ورزشها= در کارنامه اردشیر بابکان؛ اردشیر همگونه کرد، بیاری یزدان به چوگان و اسوباری(سواری) و دیگر فرهنگ از ایشان همگی بود. 3- به معنی و مترادف با دانش و هنر= فردوسی؛ زدانا بپرسید پس دادگر     که فرهنگ بهتر بود یا گهر؟ 4- به هنر (آموختن و بکاربستن)= در قابوسنامه قرن پنجم؛ و تن خویش را بعث کن به فرهنگ و هنر آموختن 5- به معن امور فرهنگی واحد 7...ادامه مطلب